Saturday, February 11, 2012

آیا مخالفت علیه تحریم و جنگ طرفداری از رژیم است؟


آیا مخالفت علیه تحریم و جنگ طرفداری از رژیم است؟

چه کسانی با طرح شعار هرکس با ما نیست بارژیم است را دامن می زنند.
.
این
همان منطقی نیست که جرج بوش جنگ طلب در رسانه‌ها فریاد می‌زد هر کس با ما نیست با تروریستهاست؟!


آزادی بیان حق همه هست و قصدم از این نوشتار طرح سؤالاتی است که به روشن شدن مرزبندی های جریانات سیاسی بینجامد.

کسانی که سعی میکنند سازمانها و افراد مستقل و ضددیکتاتوری را به دلیل طرح خواستهای که همانا رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر برای مردم ایران را از طریق خود مردم و نه خارجی ها، به طرفداری از رژیم محکوم کنند​؟ آیا نمی‌دانند که خواسته و یا نا خواسته در جهت اهداف رژیم حاکم بر ایران قدم بر میدارند؟
روی سخن با آن جریانات سیاسی که پرونده شان در مورد آزادی و باور به دمکراسی در این سه دهه روشن است . جریاناتی که پشت یک بتی یا دیکتاتوری ایستاده‌اند و برای آزادی ایران داد سخن میدهند
بدون کمک خارجی ها چه مالی و چه رسانه ای نمی‌توانند در عرصه سیاسی اجتماعی با مردم ایران و حتی کامیونیتی ایرانی ها ارتباط برقرارکنند .
آن‌ها
چون با مردم بیگانه اند سعی میکنند بکمک بیگانه به هر قیمتی که شده است انتقام آوارگی از وطن را که به واسطه عقاید سیاسی شان به آن‌ها تحمیل شده است ، از مردم ایران بگیرند .


این جریانات نمیخواهند قبول کنند که دموکراسی یا مردمسالاری باید به وسیله مردم باشد نه با همکاری بیگانگان. بیگانگان همیشه دنبال منافع خود هستند مگر کشورهای جهان طلب از دیکتاتور هایی مانند بن علی در تونس یا حسنی مبارک در مصر و یا از شاه ایران و علی عبدالله صالح تا آخرین لحظه پشتیبانی نکردند. چرچیل می‌گوید دوستان انگلیس تغییر نمی‌کنند بلکه منافع انگلیس تغییر می‌کند .

زمان بیداری مردم برای آزادی و برقراری دموکراسی در کشور هایشان بپا میخیزند ، آیا آمریکا و غرب نبودند که پشتیبان این دیکتاتورها بودند و سپس آن‌ها را رها کرده و برای منافع خود، نه دنبال گروها و آزادیخواهان ملی و دموکرات،بلکه دنبال ارتجاعیون مذهبی و غیر مذهبی ،اخوان المسلمین، القاعده ، فدائیان اسلام و... رفتند؟

چه کسانی از پشت به جنبش آزادیخواهی و دموکراسی خواهی مردم ایران خنجر زده و میزنند. ؟ مگر تجربه انقلاب 57 ایران و حالا در مصر و تونس و یمن و بحرین و عربستان را نمیبینیم؟ کسی هست این واقعیتهای اسفبار در خاورمیانه کنونی را نبیند؟
مگر می شود این واقعیتها را ندید، کسی که خود را ایرانی و طرفدار حقوق بشر میداند چگونه می‌تواند شاهد رنج میلیونها ایرانی باشد که نان در خون خود زده و روزگار می گذرانند؟.


از این جریانات باید پرسید غرب حامی حقوق بشر در زمانی که در زندانهای رژیم ، دسته های صد نفری اعدام می‌شدند و یا در قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و یا درجریان جنگ ایران و عراق ، کدامیک از این دولتها از حقوق این زندانیان و مردم ایران و عراق دفاع کردند؟ چگونه آن سالها حقوق بشر نقض نمی‌شد ولی چند سالی است که حقوق بشر در ایران نقض می‌شود؟ .
آیا ماهیت رژیم ایران تغییر کرده است ؟ مسلماً نه ولی منافعشان تغییر کرده است آنزمان منافعشان در ادامه جنگ بود حالا در تحمیل جنگ دیگری به بهانه نقض حقوق بشر .



جریاناتی که همیشه سعی کرده‌اند بجای جلسه گذاشتن و آگاهی رسانی در جلسات عمومی و علنی خود در جلسات دیگران شرکت کنند و با استفاده از تریبون آزاد، بر گزارکنندگان را به وابستگی رژیم بدون دلیل و مدرک نسبت دهند. این گروهای خود محور، علیه هر جریانی که در روشن‌گری کامیونیتی ایرانی بکوشد انگ وابستگی به رژیم می‌زنند ! تا افراد عادی را بترسانند . کاری که عملاً آب به آسیاب نهادهای امنیتی رژیم بوده است

این جریانات که علیه وحدت کامیونیتی ایرانی هستند و خودشان را پشت شعارهای حقوق بشر و دموکراسی پنهان کرده‌اند ، اعتباری پیش مردم ندارند ولی ابزار فشاری برای جلوگیری ازتجمعات مسالمت آمیز ایرانی‌ها هستند کاری که ایادی وزارت اطلاعات خودشان قادر به انجام آن نیستند تحت شعار های ترقی خواهی توسط این گروههای فشار خارج از کشور انجام می گیرد.
،
این افراد سرشان را زیر برف کرده اند و یا خود را بخواب زده اند و نمی خواهند حقیقت تلخی که بنام دموکراسی و حقوق بشر، بر سر مردم افغانستان،عراق، لیبی و.... آورده‌اند ببیند !ضرب‌المثلی است که می‌گوید اگر کسی در خواب باشد با یک صدا از خواب بیدار می‌شود ولی اگر کسی خود را به خواب زده باشدبا هیچ صدایی بیدار نمی شود. بدتر از آن برای اینکه خود به حکومت برسند میخواهند بمبهای دموکراسی و حقوق بشر غرب بر سر مردم و کشور ما هم ببارد و ایران را هم ویرانه ای کنند مثل افغانستان، عراق و لیبی
!
وقتی آقای هارپر نخست وزیر کانادا و آقای مریدی نماینده ایرانی پارلمان انتاریو خوابشان نمیبرد که رژیم ایران چه بر سر مردم ایران آورده و لی از حقوق مردم کانادا در اعتصابات کارگری طرف شرکتهای خارجی را میگیرند و حتی از حقوق مردم بومی که جلوی پارلمان فدرال در اتاوا تظاهرات میکنند ترتیب اثر نمیدهند آنوقت این افراد ایرانی! فکر میکنند که غرب دلش برای مردم ایران سوخته که خوابشان نمیبرد؟!
آیا آقای مریدی نمی‌دانند هنوز دولت کانادا میلیاردها دلار سرمایه های توقیف شده دیکتاتور لیبی را آزاد نکرده است . در این راستا دو سؤال مطرح است
1-
دیکتاتور لیبی ماه هاست که کشته شده است د رحالیکه دولت انتقالی لیبی نیاز به این پولها دارد که حق قانونی آنهاست
2-
چگونه دولت کانادا در این سالها نمی دانسته است که دیکتاتور لیبی میلیارد ها دلار در این کشور بخصوص د رصنایع نفتی آلبرتا سرمایه‌گذاری کرده است ، ناگهان موقع حمله نظامی متوجه این واقعیت می شود.؟
پولهای دزدیده شده مردم تونس بوسیله داماد بن علی به کانادا و سرقت میلیاردها دلار محمد رضا خاوری از مردم ایران به فرامشی سپرده شده است !

لطفاً بی‌عملی خودمان به عنوان اپوزیسیون در خارج از کشور و نزاع های پرچم را که باعث ادامه دیکتاتوری در ایران هست به حساب قدرت رژیم نگذاریم.

یک سال برای مردم و درکنار مردم تلاش کنید نه برای ریاست و قدرت آنوقت هم احترام مردم را خواهید یافت و هم در سطح جهانی مورد شناسایی قرار خواهید گرفت .
کانادا در مناقصات ساختمانی دولتی در انتاریو و کانادا اجازه شرکت به گروه بخصوصی را می‌دهدر؛ زیاد دلتان را برای واگذاری تأسیسات زیربنایی ایران که قرار است در حملا ت آزادی بخش !!ارتش ناتو ویران شود ، به شما نخواهند داد.
تجربه واگذاری بازسازی عراق و افغانستان به شرکتهای آمریکایی روشن است
مردم ایران را بخاطر توهمات خود به کشتن ندهید


حسن بانی گلسفیدی
hgolsafidi@hotmail.com


No comments:

Post a Comment